اینجا سرزمین واژه هاست
دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۵۶ ب.ظ
بیخیال از هرچه در درون خود داشتم به پیشواز دلی میرفتم که گویی از آن سو امده بود. پیشتر بر لبانم سخت واژگانی را چون سیل جاری میکردم گویی که هزاران ابر بر لبانم میگریست.
با واژه ها به نرمی سخن میگفتم...
آواز دلی دردمند را با فصلی از واژه ها مینوشتم تا که نبینند و نشنوند قصه فصل من را
واژه هایم عاری از آه و سوز بود...
چرا که من با خویش و خود و خویشتن پیمان بسته بودم که روزی واژه هایم را برای غزلی دیگر بسرایم...
واژه هایم سرشار از تعهدی عاشقانه است.... اکنون
وستام. شیراز. در گاهی از زمان.28.3.1392
۹۴/۰۴/۰۸