* دلنوشته های وستام *

من نیمه شبی با خواندن کتابی به آینده رفتم

* دلنوشته های وستام *

من نیمه شبی با خواندن کتابی به آینده رفتم

* دلنوشته های وستام *

اینجا سرزمین بازی با واژه هاست.
اینجا مهربانی را مهر ناهنجاری میزنند.
اینجا صفات انسانی را ریشه اش کمتر کسی میداند.

پیام های کوتاه
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آتش» ثبت شده است

شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد

خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد

من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند

نیمم آتش سوخت نیم دیگرم را باد برد

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۵ ، ۰۲:۴۸
وستام گودرزی