یاد دارم در سکوتی سنگین چه بی بها شبی در تالاری شکستم..
یاد دارم در غروبی بی صدا زیر سایه خودم چگونه محو شدم...
یاد دارم در میان هزاران گرگ نا اهل زمین وصف آرزوهایم مایه خاری آنها شد...
یاد دارم چگونه درواژه انشایی که آن را بارها از حفظ خوانده بودم چگونه مکث کردم...
یاد دارم .......
وستام گودرزی