* دلنوشته های وستام *

من نیمه شبی با خواندن کتابی به آینده رفتم

* دلنوشته های وستام *

من نیمه شبی با خواندن کتابی به آینده رفتم

* دلنوشته های وستام *

اینجا سرزمین بازی با واژه هاست.
اینجا مهربانی را مهر ناهنجاری میزنند.
اینجا صفات انسانی را ریشه اش کمتر کسی میداند.

پیام های کوتاه
نویسندگان

یک دل

دوشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۳۸ ب.ظ

تو اگر یار گران بودی و من خیره به سر
بدان با تیک تیک زمان ،
غزل میسرایم
مرا حبس زمانت کردی
بی حساب از من گذشتی ،
تو چه دانی که زمین را زندان من است یا پرواز تو
این همه گهر از الفاظ تو نقد گرانیست بر من،
من سوی به درگاه خدایم ذکر است
وستام 
در گاهی از زمان

21 بهمن ماه 1394

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۲۱
وستام گودرزی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی